آخرین ماه دو سالگی دردونست . سرم خیلی شلوغ شده . اصلا نمیفهمم روزا چجوری میگذرن . انگار شتاب دارن برای گذشتن .. دردونه بی نهایت بی نهایت شیرین شده و با دلبریهاش عجیب سرمستمون میکنه .
معشوق مریض شده :( سرمای سختی خورده . هفته ی دیگه مصاحبه داره و مسافره . امیدوارم تا اون روز خوب شه .
مامان مهمونمون شدن . خونه غرق دعا و نور شده . با محبتای مامان حالم بهترو بهتر میشه و خوشحالم که دردونه اینقدر از بودن مامان شاده ..
دردونه بیدار شد ............
عاشقانه درآغوشم گیر ......برچسب : نویسنده : 0laleh55421a بازدید : 180