این فصل رو دوست دارم . دیوانه وار . اصلا نمیدونم از شوق بودن توی پاییز باید چه کنم !! هر روزم به عشق میگذره هرچند حالم بد باشه . هرچند اتفاقات ناخوشایند بیافته . باز من . لاله ی دشتم که از عشق لبریزم .. هر روز و هر لحظه به این فکر میکنم که چیکار کنم که لحظه هام عاشقانه تر باشه .. میدونم پاییز زود تموم میشه و بعد ممکنه افسوس بخورم که پرا از لحظه هام درست استفاده نکردم ..
پاییز فصل اتفاقای عاشقانه ی زندگیمه . محبوبم .. عقدم .. خبر اومدن شایلی توی دلم .. از این بهتر ؟ و حالا به پاسداشت اینهمه اتفاق خوب هی جشن داریم . هی تغییرات خوب .هی حال خوب ..
دخترکم حسابی شیطون شده .. شیرین زبونیش بیش از اندازه قشنگه .. برای هر کارش میمیرم .. مستقلتر شده .. و وابسته تر!! نمیشه یعنی ؟
الان نشسته و داره با زبون شیرینش کتاب میخونه :) و من هی تمرکزم بهم میخوره و قند توی دلم آب میشه ولی اگه باهاش حرف بزنم از حالش بیرون میادو دیگه خودش نیست .. پس صبورانه منتظر آخر کتابم که بخورمش :)
تازه از سفر برگشتیم . خوب بود .. بهتر از همیشه . بجز چند سکانس که سعی میکنم حذفشون کنم و سرماخوردگی دختر کوچولومون که سه روز کامل خونه نشینمون کرد ..
شایلی الان بیست و هشت ماهه و نیم شده :) و برای کارای جدیدی که قرار انجام بدم کلی هیجان دارم ..
ما خوبیم .. عاشق تر از قبل و پاییزی تر از قبل .. شایلی الان میگه " مامان دوستت دارم یه عالمه :)" و من دوباره تمرکزمو از دست دادم ...
الهی که حال همه خوب باشه . وای که نوشتن چقدر خوبه .. همینکه گاهی وقتا توی اینستاگرام مینویسم خیلی خوبه . آدرسشو برای کسایی که ندارن میزارم laleh4324@
دعای لاله :
گل ارکیده ..
الی ..
تینا ..
پری
لاله نوشت :
از هر زمان لذت ببر .. این لحظه همین لحظه با همین یه کلمه گذشت و دیگه برنمیگرده .. کاری نکن که بعدها حسرتش رو بخوری (اینو برای خودم نوشتم)
عاشقانه درآغوشم گیر ......برچسب : یه لاله ی در خون خفته, نویسنده : 0laleh55421a بازدید : 299