روزهای گرم و شرجی با جدیدترین تجربه ها میگذرن . دختر کوچولوم سه سالگیشو شروع کرده و من بسیار هیجانزده ام . احساس میکنم دخترکم یه دفه بزرگ شده . یه دفه قد کشیده . یه دفه فهمیده تر شده . احساس میکنم خیلی خیلی بیشتر از قبل دوسش دارم . احساس میکنم من هم سه ساله شدم ! سه سالی متفاوت از سایر زندگیم .
عجیبترین حسها زمانی اتفاق میافتن که خودت هم باورت نمیشه . حتی این دوست داشتن عمیق که بجای اون عشق آتشین ، آتشین ترم کرده . حتی این آرامش و تانی توی رفتارم ، که از من لاله ای آروم تر ساخته .
این روزا که کمی کسالت داشتم با همراهی و عشق معشوق سپری شد و باز من سرحال و سرخ شدم :)
تولد کوچولوی دوست داشتنیمون با بهترین خاطره ها ثبت شد . ما منتظر اتفاقات هیجان انگیز و خوب هستیم . زندگی رو ساده تر از قبل میگیرم و بیشتر ازش لذت میبرم . من هم کودکی میکنم . بازی میکنم . هیجانزده میشم . جیغ میکشم :) قایم میشم . زود پیدا میشم :) شعر میخونم . دالی میکنم :) بدوبدو میکنم و از همه ی این بازیهای پر از هیجان لذت میبرم .
وابستگی زیادی که بینمون هست نمیزاره از هم جدا بمونیم . و این در عین فوق العاده بودنش کمی نگرانم میکنه .. راههای تازه ای رو داریم امتحان میکنیم . همیشه اولش سخته . پا گذاشتن توی مسیر تازه کمی دلهره میبخشه ولی ما از پسش برمیاییم ..
دخترکم حالا ملوستر شده . بیشتر بازیهاش دخترونه شدن . بیشتر دنبال دوست میگرده . با دخترهایی که خوشش میاد زود دوست میشه . از دور میشینمو نگاش میکنمو کیف میکنم . براش بهترینهارو میخوام . میخوام تمام تلاشمو برای یه مامان خوب بودن بکنم . امیدوارم بتونم ..
چه لذتی داشت نوشتن .. دلم همیشه برای این خونه تنگ میشه ...
عاشقانه درآغوشم گیر ......برچسب : نویسنده : 0laleh55421a بازدید : 188