توی خنکای کولر نشستم . از گرمای بیرون دورم .. دخترک کوچولوم هی میاد روی پام میشینه و هی دست میزنه به کلیدای کیبورد و هی صورتمو میچرخونه سمت خودشو میگه " مامان خوشحالی ؟" و من لبخند میزنمو میگم "بله . خیلی " روزای سختی رو گذروندم . اصلا فکر میکنم مادر بودن با همه ی شیرینی و قشنگیش سختترین مسئولیت دنیاست . و سختیاش از همه ی اتفاقای دنیا بیشتره .. انگار تا همه ی عمر باید نگران باشی و در عذابی وصف نشدنی لذت ببری !!
پای دختر کوچولومون پیچ خورد . و 15 روز تمام درد کشیدیم و گریه کردیم . دیشب اولین شبی بود که تا صبح خوابید و امروز صبح با درد و ناله از خواب بیدار نشد و من خیلی خیلی خوشحالم . و امیدوارم اون درد دیگه برنگرده ..
خیلی خستم و احساس میکنم به سفر احتیاج دارم . و فکر میکنم با همه ی اذیت احتمالی باز هم یه جاهایی بهمون خوش بگذره . این میل من تورو ترغیب کرد که در یه حرکت کاملا غافلگیرانه منو به سفر دعوت کنی و ما عازم سفریم .. هفته ی دیگه شاید .. باز چمدون اومده پایین و من در حال تدارک دیدن بهترینها برای سفر هستم . و این فرشته ی شیرین زبون در حال خالی کردن چمدون و پر کردنش از اسباب بازی . عروسک . لاک و گل موهاشه :) و من فکر میکنم از این قشنگتر نمیشه ...
دیوانگیهای مادرانه هم عالمی داره .. شب تا صبح بیدار باشی و صبح بتونی با لبخند و انرژی غیر قابل وصفی ورزش صبحگاهی کنی و برقصی و بگی آی چه روز قشنگی .. بعد بری توی آشپزخونه و یه صبحانه ی عالی برای عشقات درست کنی و بعد به فکر یه ناهار کاملا جدید باشی . و بعد در طی این مدت کلی بازی اختراع کنی و کلی کتاب بخونی و سعی کنی با حوصله و لبخند به تمام بچیگهای کودکت پاسخی کودکانه بدی ..
اوضاع خوبه . من عاشقم . خوشحالم . غمگینم . حسهای متفاوتی دارم . غرق میشم در خستگی . بی خواب میشم ولی باز به خودم میگم "باید بلند شی " و بلند میشم و عجیب توان هم دارم!!
به فکر لحظه های دو نفری هم هستم . مثلا وقتهایی که فرشته کوچولو آروم میخوابه من یه رازهایی برای اون لحظه ها برای افشا کردن دارم .. مثلا اون لباسهایی که خیلی وقته ته کشوی کوچولوم قایم شدن و هی میترسن پوشیده شن .. من با ترسم مقابله میکنم و اونا رو می پوشم . ممنونم که هنوز اونارو توی تن من زیبا میبینی ..
مثلا یه چای خوشرنگ .. مثلا یه شربت خاکشیر خنک بعد از یه تپش طولانی .. مثلا تماشای یه برنامه ی مورد علاقه ی تو که اصلا حوصلشو ندارم ولی لبخند میزنمو در موردش با حرارت حرف میزنم !! این هم از دیوانگیهای یک معشوق دیوانست ! که برای ادامه ی عاشقانه ها الزامیست ...
دعای لاله :
برای همه ی مادرهای دنیا که خدا بهشون توان و صبر و اجر بده .
و برای همه ی نی نی های دنیا که از بلا دور باشن ..
لاله نوشت :
دنیای رشد عجیب و شگفت انگیزه . وقتی یه اتفاق کوچولو میافته و وقفه ای در روزمرگیها میافته آدم قدردان سلامتی و همون روزهای عادی میشه . و هی شکر میکنه و توبه میکنه . یادمون باشه همین عادیهای زندگی برای خیلیا آرزوست ..
لاله در اینستاگرام : laleh4324@
عاشقانه درآغوشم گیر ......برچسب : نویسنده : 0laleh55421a بازدید : 257