یک صبحانه با لاله ..

ساخت وبلاگ
                

ساعت 7 صبحه .. نور دل انگیز صبح پاشیده توی اتاق شایلی . پرده رو میزنم کنار کمی گوشه ی پنجره رو باز میزارم تا هوای اول صبح بیاد توی اتاق . هرچند باد خنکی نیست ولی پیشکش امروزه . شایلی در حال تمرین جدا خوابیدنه . بخاطر همین من نمیتونم شبها کامل بخوابم . این جدا شدن برای منم سخته . دو سال تمام نفس به نفسش خوابیدم و حالا جدا بودن از گرمای تنش خیلی سخته .. واسه همین تا صبح بارها و بارها میام سراغش . بوش میکنم . دست میزارم روی موهاش . گاهی تحمل میکنمو فقط به نگاه کردن بسنده میکنم و لذتشو میبرم . باز میرم توی بغل معشوق و دلتنگیمو با اون قسمت میکنم و خواب میرمو دوباره .. تا صبح برسه و من بتونم یه برچسب به عنوان جایزه ی توی تخت خوابیدن توی کارت شایلی بچسبونم ..  

صبح وقت خوبی برای انجام هر کاری . از وقتی که برگشتیم مشغول تمیز کردن خونه ایم . و انگار یه خونه تکونی اساسی انجام دادیم :) فقط سرویسا مونده که اونم مرد محبوب داره انجام میده .. حسابی خسته و سرخوشم . ناهار امروز حاضریه :) شایلی خانم کوکوی سیب زمینی داره و ما قراره یه غذای اختراعی دست پخت همسر جان بخوریم :)  

تولد 2 سالگی شایلی رو جشن گرفتیم . خیلی خوب بود . نه اینکه فکر کنی مهمون زیادی داشتیم یا جشن خیلی باشکوهی بود . نه . یه مهمونی کوچولو با مخلفات کوچولوتر ولی به قدری حسهای خوب به ما بخشید که گفتنش آسون نیست . انگار رنج دو سال از تنمون کشیده شد .. هنوز خوشیاشو دارم مزه مزه میکنم .. 

فرشته کوچولومون دیگه در حال جمله گفتنه :) جمله های کوچولو با فعلهایی که گاهی اول جمله میان :) جمله هایی که گاهی فقط دو کلمه و نهایت 4 کلمه ان و این بی نهایت دلچسبه :) دیگه پمپرزها رفتن توی قفسه ی یادگاریا ..  

قسمتای سخت هم هنوز هست . اینکه جریان پرفشار دو سالگی در حال عبوره . با بهانه گیریهای زیاد و وابستگی زیادتر و خواستنهای خیلی خیلی زیادتر کودکانه .. فصل تمرین شجاعت و بی پروایی .. فصلی که یه لحظه نباید تنهاش بزاریم چون ممکنه یه بلایی سر خودش بیاره .. فصل شلوغ کاری و لجبازی :/ فصل توجه های بیش از حد خواستن .. فصل من من گفتن .. فصل بده بده گفتن .. فصل نههههههههههههههه های محکم و بلند و قاطع ..   

لاله انگار بزرگتر شده .. انگار من هم دو سالگی رو پشت سر میزارم .. اینکه بدونی یه سری کارها -که تا دیروز فکر نمیکردی بهشون -چه عواقبی داره و با مراقبت هر کاری رو انجام بدی . اینکه مواظب کلامت باشی .. اینکه رفتارتو کنترل کنی یعنی بزرگتر شدی و خوشحالم که توی این بزرگتر شدن من بیهوده هرز نرفتم و چیزی یاد گرفتم ..   

تازگیا به خودم جایزه میدم . وقتی کار خوبی انجام میدم و حس خوبی نصیب خودم میکنم به خودم جایزه میدم :) دوست داشتم میشد عکس جایزه هایی که برای خودم گرفتمو بزارم ولی الان وقت تنگه . باید زود برم ...

کسی بهم میگفت برای من غیر قابل قبوله که تو با وجود داشتن خواهر دوستای مجازی داری !!!! اینقدر این حرف برام عجیب بود که جوابی براش نداشتم .اصلا نتونستم ربطی بینشون پیدا کنم ! دوستای مجازی من خیلیاشون الان بهترین دوستای واقعی من شدن . و از این بابت خیلی خوشحالم و از خدای مهربون بابت بخشیدن این موهبت به خودم ممنونم .  

+پست تولد اینقدر بازنویسی شد و توی ثبت موقت موند تا از زمانش گذشت ...  

+ شایلی خانم تمام کمدشو ریخته بیرون :/ و حالا میان وعده میخواد .. باید برم :) دوستتون دارم ..

دعای لاله : 

+الی .. الی .. الی ..  

+شیرین . م  

+ شیرین شیرین .. 

+ستاره .. 

لاله نوشت : 

کارای خوبو از دیگران یاد بگیر . و کارای بد برات درس عبرت باشن . وقتی کسی باعث آزارت میشه راحت از زندگیت حذفش کن . من حتی یادگاراشو انداختم توی سطل آشغال :) و کاملا از زندگیم بیرونش کردم .

عاشقانه درآغوشم گیر ......
ما را در سایت عاشقانه درآغوشم گیر ... دنبال می کنید

برچسب : یک صبحانه با کلاس,صبحانه یک زن باردار,صبحانه یک خانم باردار,یک صبحانه سالم چگونه باید باشد, نویسنده : 0laleh55421a بازدید : 229 تاريخ : چهارشنبه 21 مهر 1395 ساعت: 15:30